من بر عکس همه پشت خنده هام غمه ... تو بر عکس منی شادی و غمگین می زنی
ولی تو فوقش آخرش می گی کلاه رفته سرش ... باشه کلاه رفته سرم ولی تو رو از رو می برم
خط و نشون کشیدم که خدائی نکرده دیدم ... چشام تو رو نبینه آره دوری و دوستی همینه
خاطرت هنوز عزیزه ولی از فکری که مریضه ... بهتره دوری باشه نه که یه عشق زوری باشه
هوائی شدی خواستی که قلبمو دورش کنی ... دل تو دلت نبود بزنی ذوقمو کورش کنی
کار از کار گذشته دیگه نمی شه به روم نیارم ... با بد و خوب تو ساختم ولی نه دیگه کشش ندارم
تو بر عکس منی زیر حرفات می زنی ... من به موقش یه کمی آره فوقش یه کمی
یه کمی کلاه رفته سرم ... وقتی بودی دور و برم
یه کمی کلاه رفته سرم ... ولی تو رو از رو می برم
تو انگار تو نبردی ببین چه گرد و خاکی کردی ... عشق تو عین درده آخ الهی برنگرده
حسی بهم نداشتی روز و شب واسم نذاشتی ... تو ظاهر عشق دوستی ولی دروغای زیر پوستی
هوائی شدی خواستی که قلبمو دورش کنی ... دل تو دلت نبود بزنی ذوقمو کورش کنی
کار از کار گذشته دیگه نمی شه به روم نیارم ... با بد و خوب تو ساختم ولی نه دیگه کشش ندارم
پ.ن : یعنی من واقعاً باید این فکرو بکنم ؟! هوائی شدی ؟!
سلام ایین جان،راستش من چندباری سر زدم ولی هیچی نتونستم بگم،نتونستم چیزی بنویسم به خاطر همین سکوت کردم،ولی بهتون سر میزدم.
حالت خوبه؟
دلم خوش بود شما یه سر می زدین و دیدگاهی می دادین !
سکوت چرا ؟ شما اینجا صاحب اختیارید ...
زندگی منم اینقدر داره شلم شولوار پیش می ره که خودمم توش موندم ...
بله میدونم!از نوشته هات و از این پستا میشه فهمید داره چی بهت میگذره....
خوبه باز کسی هست درک کنه حالِ آدمو ...
dle pori dari
اگه میشه با اسم پسرک لینکم کن .
ممنون .
هه
یجورایی همدردیم .