بابا چه کاری شدم مــــــــــــــــــن خودم به خودم شک کردم ...
امروز عشقولیم برگشته به من می گه : تو اینقده مشغولی ، چطوری می خوای بدرسی ؟
آخه قرار گذاشتم باهاش ادامه تحصیل بدم شوهرم بشه ... ( مُردی از خنده ؟! )
امروز خیلی سرم شلوغ بود ، از ساعت 8 که رسیدیم دفتر تا دقیقاً ساعت 1:20 من همش می رفتم اتاق Server دوباره بر می گشتم داخل اتاق کنفرانس ، می گفتم ، تلفن می کردم باز بر می گشتم و ...
باورتون می شه نتونستم آمار های 25 تا 25 رو جمع و جور کنم ؟!
امروز بهم پیشنهاد حقوق ( حق از شیر مادر بهم حلال تر ) شد ...
وقتی شنیدم بیشتر کار کردم ( خنده می زنم ، قاه قاه )
امروز اطلاعات پایه Server رو تکمیل کردم ، ظهری که اومدم خونه قبل از اینکه برم باز سر کار زنگیدم به این مهندسه که برامون کابل کشی کرده و گفتم با خودش کابل بیاره ، آخه کم بود ...
نامرد رفتم و چندین ساعت نشستم اما نیومد ، اعصابم بهم ریخت ...
وای ، دارم آتیش می گیرم !
امشب تنهام توی خونه ، می خواستم برم خونه یکی اما شانس بد نمی دونم شاید قسمت نبود ...
بابا یه کم وقت بدین ، مگه با قاطر طرفین ؟!
اون Server وامونده تا اطلاعاتش کامل بشه وقت منو زیاد می گیره ، اونو به جووون می خرم اما باور کنین نتونین راهش بندازین آقای ع.د مقصر خود شما هستین ، من کاری واستون نمی تونم انجام بدم ...
گفتم لیست اطلاعاتی ناوگان شرکت ها رو بگیرم اما شما گفتی نه ، منم گفتم چشم !
فردا روز اگه دیدین نمی تونین سرویس ببندین و ... منو سننه هاااا گفته باشم ...
راستی امروز رفتم موهامو کوتاهیدم و خوشگل و اینا شدم و جیگر شدم و داشتم تو خیابون می رفتم که چند تا دختر داشتن نگام می کردن افتادن توی جوف آب ( یارووو خالی نبند ، کی تو رو می نگاهه ؟! - هان کی بود ؟! با کی بودی ؟! ) ...
بعدشم زودی شال و کلاه کردم رفتم از یه مرکز سخت افزار کامپیوتر یه کیبورد و موس خریدم و شد 23500 تومان و منم فاکتورش کردم و بردمش پایانه ...
حیف اطاق Server واقعاً کثیفه والا خیلی شیک می شه ...
امروز از حرف یکی از متصدیا خیلی بدم اومد ، گفت اینا هیچوقت شریک نمی شن !
گفتم ایشالله می شن ، بعد کلی حرف گفت : این مهمه یه سفره ای پهن می شه ، آقا ... ، بابا ، آقای ا و فلانی می تونن بخورن ، این مهمه ...
انگاری این سفر فقط واسه من و بابا و ... سود داشته !
ولش کنین بابا مهم اینه که من کاری رو که ازم خواستن تحویلشون می دم به نحو احسنت و بعدشم خودم رو آماده می کنم برای پایه کوبی ( میخ کوبیدن ) ...
بابا خر که گیر نیاوردین که ؛ روزی به جای 8 ساعت دارن از 24 ساعت شبانه روز از من 80 ساعتش رو کار می کشن ، هر کی هم یه اُردی می ده ...
از اداره کل آقای ر.س می زنگه می گه ، ... آمار ، آمار منو قبل 1 تحویلم بده اذیتم نکن !
از این طرف ، آقا ... ، Server کی آماده می شه لااقل قبل از 1 خرداد باید تحویلمون بدی که کارامونو شروع کنیم ، لنگ همینیم !
از این طرف رئیس و ...
امروز هم همکارم بنده خدا مسموم شده بود تو خونه افتاده بودش ! ( الان فهمیدم من این یه هفته تهران بودم این بنده خدا چی می کشیده )
البته بگم قراره ایشالله واسه همین مال خرداد مرخضی بگیره 20 روزه نیاد ...
خدائی بیاین بگین ، آخه یکی با کسی که اینقدر ازش کار می خواد ، حقوق کارگری می ده ؟!
بابا به خدا انصاف نیست ، من راضی نیستم !
ایشالله تو گلوتون گیر کنه ... ( دارم می زنم به سینم نفرین می کنم )
باورتون می شه هنوز زانوم مشکل داره ؟!
نمی تونم پامو خم کنم والا ، یکی هم به فکر من باشه !
امروزم روی لباسام مانور رفتم پاره شد ...
یکی نیست بگه آخه مهندس ، تو می خوای بری Server بنصبی و جابجا کنی و بزاری و ... با کت و شلوار می ری ؟!
هیچی شلوار سر کتم گفت ، جـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرت ... ( نخند عصبی می شم )
توجه نوشت : این عکسه نه منم نه پسرمه نه ربطی به من داره ...!
نمکیه ...
آی خونه دار ، آی بچه دار عشق منو بردار بیار ...
کدوم طرف ، کدوم خونه ، نمکیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه ...
دنبال روی ماهشم ، تشنه ی اون نگاهشم ، نمکیــــــــــــــــــــــــه ...
هوا گرمه ، کسی نیس عشقمو بیاره بده ؟! آی خونه دار آی بچه دار نمکیــــــــــــــــــــه ...
جونمو می دم می گیرم ازتون ، پولشو می دم می خرم ازتون ، نمکیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه ...
ای خدا می خوای منو دست خالی برگردونی ؟!
ما که همیشه راضی هستیم به رضای تو ، چرا دل ما رو که خوش کردیم به کسی می خوای برگردونی ؟!
البته نمی دونم ولی یه حسی بهم می گه تو راضی هستی به این کار ، پس پشتمو خالی نکن ...
تو که می دونی هر چی خواستم و هر کاری خواستم بکنم به امید و توکل تو بوده ، پس تکیه کردم به تو که مطمئنم بهترین تکیه گاهی ...
با تموم ناپاکی دلم بازم دست به دعا بر می دارم ، آخه به عشق بخشیدن توئه که گناه می کنم ...
واسه تو نوشت : مال بد بیخ ریش صاحابش ، می دونم مال خودمی آخرشم ...