خودنویـــ ـــ ـــس

دست نوشته های خودم

خودنویـــ ـــ ـــس

دست نوشته های خودم

کاش می شد ...

کاش می شد همه راه های ارتباطی دنیا رو بست

کاش می شد به کسی که ازش ناراحتی بفهمونی چرا ناراحتی

کاش می شد بتونی فریاد بزنی که منم هستم ، همونی باش که من باهاتم

کاش می شد بغهمونی که بهش بگی واسم خیلی با ارزشی و اون فک نکنه داری روی هوا حرف می زنی

کاش می شد سکوت کرد و دیگه هیچوقت صدائی از کسی در نیاد

کاش می شد به بقیه بفهمونی تو هم دلت چیزائی رو می خواد

کاش می شد آدم رو واسه کاری نخوان

کاش می شد وقتی محبت می کنی جوابش رو ببینی

کاش می شد وقتی ساکت می شی دنبالت بگردن

کاش می شد حرف دلت رو گوش می کردن

کاش می شد خدا همین کنارت بود تا کنارش حرف می زدی و اون می دیدت اما ...

خدایا منو ببین ناراحتم

درسته انتظارم زیاده اما مگه من کم گذاشتم ؟!

تو بگو ...

جشن برگزار شد ...

امشب شبی بود به یادموندنی در خاطرات حمل و نقل مسافر و کلای استان

حضورم مدیر کل محترم حمل و نقل پایانه ها و پرسنل ، جمعی از پرسنل محترم راهنمائی و رانندگی ( پلیس راه ) ، حضور برترین مدیران ، رانندگان و متصدیان شرکت های مسافربری و جوایز بی نظیر

با تلاوت قرآن مراسم شروع شد  با صحبت های مدیر کل حمل و نقل پایانه های استان ادامه داشت

امشب تجلیل شد از رانندگان و متصدیان نمونه و همینطور از عزیزان در حمل و نقل مسافر و کالا

امشب به من لوح سپاس و یه ربع سکه دادن ...

البته یه لوح تقدیر دیگه و یه سکه دیگه از طرف شرکت مسافربری لوان نور  15 کویر که از همینجا ازشون تشکر و سپاسگزاری می کنم که منو قابل دونستن ...

هفته حمل و نقل

شروع هفته حمل و نقل و راهداری رو به تمامی عزیزان و تلاشگران مخصوصاً رانندگان ، شرکت های مسافربری ، همکاران و همینطور تمامی اون عزیزانی که برای هموطنان و مسافران محترم کوشش و تلاش می کنن مبارک باشه

امروز چرا اینطوری شد ؟!

اگفتم ، امروز جلسه بود با استاندار ...

اما متاسفانه نتونستم برم ، و بهتر شد که نرفتم

البته از صبح خیلی به خودم رسیده بودم ( سوء تفاهم نشه ، من همیشه به خودم می رسم اما این دفعه خیلی بیشتر )

اما اصل این همه دردسر فرداست ، 26 آذر ماه آغاز هفته حمل و نقل

فردا شب نتیجه همه زحماتمون ایشالله باید ثمره بده

دعوتنامه ها رو برای مسئولین فرستادیم و ایشالله بتونیم خوب ازشون پذیرائی کنیم و شبی به یاد موندنی در حمل و نقل استان بشه

خیلی واسش تدارک دیدیم ، و بخش مسافر که ما مسئولاش هستیم خیلی تلاش کردن ...

خدا قوت ...

امروز عجب روزی بود

وای که امروز عجب روزی بود ، همه کار انجام دادیم ...

گرفتن دعوتنامه ها ، نوشتن اسامی مهمونا ، چاپ برگه برای روی هدیه ها و ...

بیچاره رئیسم امروز رفته بود دنبال خریدن هدیه و کاغذ کادو کردن اونا ...

اما خدا رو شکر تموم شد ، البته می شه گفت بیشتر کارا تموم شد

وای نمی دونین امروز وقتی دعوتنامه رو یکی از اون اشخاصی که توی برگزاری این جشن نقش داره خوند دید یه « الف » اضافه توی دعوتنامه هست و بیانش کرد ... خیلی ناراحت شدم

کارم خیلی شیک و سنگین بود و اون غلط ...

راستش دیشب که دادم واسه چاپ خوندم ولی به چشمم نیومد و امروز ...

البته اشکالی نیست کسی توجه نمی کنه زیاد که دقیقاً نزدیک بشه ببینه چیه ...

راستی از همه مهم تر برای من الان ، دیدار با استاندار و جشن شب 26 آذر ...

خدایا خودت بخیر کن ...

ایشالله هرچه با شکوه تر این جشن حمل و نقل برگزار بشه و نتیجه ببینیم ...

وای که چقدر خسته ام ، دوس دارم بخوابم اما ...

راستی متولدین روز 25 آذر ماه تولدتون مبارک ...

راستی عکس از دعوتنامه رو واستون می زارم که ببینین

...::: پیشاپیش 26 آذر ماه ، شروع هفته حمل و نقل به همه همکارانم مبارک :::...