این مدت نمی دونم چه اتفاقی واسم افتاده ، از سفر که برگشتم ، یه کمی عصبی تر شدم !
حرفی رو چند بار تکرار کنم در صورتی که شخص مقابم متوجه نشه جبهه می گیرم !
یکی الان بهم SMS داد که اینقدر بیدار می مونم و پشت سیستم هستم ، دیر می خوابم و اینا ، بی خوابی می گیرم !
خودمم که الان فکر کردم دیدم آره من یه مدته خیلی پشت سیستم می شینم و همش سرم توی مانیتوره و دیر هم می خوابم !
باید واسه یه مدتی از همه کجا دور باشم !
نه سوالی ، نه جوابی ، نه صدائی ، نه کسی ...
البته نمی تونم درست بشم آخه دلم سریع تنگ می شه و برمی گردم !
این مدت اتفاق های زیادی برام افتاده ، البته نه برای خودم ، برای اطرافیانم و اونائی که واسم خیلی عزیزن !
یکی به خاطر یه نامرد ناراحته ، یکی می گه تو منو نمی فهمی بی خبر از اینکه من از دستش دلخورم ، یکی از دوستام از دوست دخترش که چندین سال با هم بودن جدا می شن و ...
امشب فهمیدم از هم جدا شدن ، خیلی ناراحت شدم و روم خیلی تأثیر داشت
خدایا کمکم کن ، کمکم کن ...