خودنویـــ ـــ ـــس

دست نوشته های خودم

خودنویـــ ـــ ـــس

دست نوشته های خودم

هدیه ...

امشب فقط می خوام یه عکس بزارم ...

برین به ادامه مطلب تا بهتون نشونش بدم و بگم چیه ...

این عکس ، عکس دست منه و یه هدیه ...
یه هدیه که پرستو واسم آورده و اولین هدیه ایه که با دست خودش بهم داده ! هیچوقت از خودم دورش نکردم ...

چقدر دلم برای پرستوم تنگ شده ...
پرستو نوشت : فکر نکن فقط این که بهم دادی یادم مونده ! الان که پیشم نیستی می فهمم چیا بهم دادی و با نبودنت پیشم از دستشون دادم ...
پ.ن : دوستای من دعا کنین بتونم یه فرصت ازش بگیرم بخدا ! دنبال یه فرصتم تا بهش نشون بدم که من کسی هستم که به حرف هاش عمل می کنه ! این فرصت فقط طوری بدست میاد که من درست شده باشم ! من دارم درست می شم ...

نظرات 2 + ارسال نظر
x یکشنبه 3 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 22:31 http://neeknegar.blogfa.com

شما کرد هستید ؟ بچه کجایید ؟!!!

سحر سه‌شنبه 5 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 11:01 http://www.majarahaye2girl.blogfa.com

وااا چه خاطراتی داری ها..باید شجاع باشی دیگه..چه توفامیل چه دوستان..
راستی داداشت هم تو وبلاگهاست؟من برخورد داشتم باهاش؟
تاگفتی فکرکردم که ب باشه نیدونم که..
تومیتونی با استحکام و خوش بینی قدم بردار من بهت امیدوارم..

من می دونم که می تونم !
من تازه متوجه شدم چطور باید رفتار کنم و برخورد کنم ! چه بقیه چه ...
نه نیست ! اصلاً اهل وبلاگ نویسی نیست ...
سپاسگزارم :)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد