خودنویـــ ـــ ـــس

دست نوشته های خودم

خودنویـــ ـــ ـــس

دست نوشته های خودم

چقدر سخت می گذره ...

درود بر همگی دوستای عزیزم ...
این یه پست معمولی نیست و 300 پست من در خودنویس می شه ! و این پست رو اختصاص دادم به ...
نمی دونم چی  باید بخونم ... اشکام پائین میاد رو گونم
شاید سرنوشت ما همین بود ... بی تو من تنها بمونم
یه نگاه گرم و عاشقانه ... من و تو تو اون هوای برفی
گذر ثانیه های آخر ... یه سکوت نه صحبتی نه حرفی
دلم گرفته
بازم یاد روزای گذشته دارم می افتم
دوست دارم هائی که من به تو می گفتم
دلم گرفته
دیگه نمی تونم من اینجا آروم بشینم
توئی برام عزیز ترینم
صدای عقره های ساعت ... می گه فرصتی باقی نمونده
شاید بار آخره تو رو می بینم ... کسی سرنوشتشو نخونده
وقتی که گفتی خدانگهدار ... تو رو با یه لبخند جا گذاشتم
اما تو نبودی تا ببینی ... غیر گریه چیزی نداشتم
دلم گرفته
بازم یاد روزای گذشته دارم می افتم
دوست دارم هائی که من به تو می گفتم
دلم گرفته
دیگه نمی تونم من اینجا آروم بشینم
توئی برام عزیز ترینم
دلم گرفته ... دلم گرفته ...
پ.ن نخست : وای که قدر سخت شده اوضاع ... کاش کاش کاش ... طور دیگه ای بود ...
پ.ن دوم : خستگی های من چقدر زیاد شده ... یه آرامش می خوام ... اما کی ؟ چی ؟! کوش ؟ کجاست ؟ و باز هم ... کاش کاش کاش ... طور دیگه ای بود ...
لحظه ها پر شده از دوست داشتن تو ... واسه من قشنگه عشق و خواستن تو
می شه با تو همنفس ستاره باشم ... با تو همسفر تا مرز قصه ها شم
بی تو این گلایه ها چه بی شماره ... شب و روز برای من فرقی نداره
زندگی رو با تو عشق  تو می خوام ... تو نباشی بی تو من همیشه تنهام
تمام قصه هامو از تو دارم ... بهترین خاطره هامو از تو دارم
تو این شبای خالی از ستاره ... آخرین ترانه هامو از تو دارم
سایه شو رو سر این همیشه عاشق ... بی توو خالیه تمام این دقایق
من به جز خاطره هام چیزی ندارم ... بی تو هر لحظه همیشه بی قرارم
بی تو این گلایه ها چه بی شماره ... شب و روز برای من فرقی نداره
زندگی رو با تو عشق  تو می خوام ... تو نباشی بی تو من همیشه تنهام
تمام قصه هامو از تو دارم ... بهترین خاطره هامو از تو دارم
تو این شبای خالی از ستاره ... آخرین ترانه هامو از تو دارم
پ.ن سوم : زندگی من در چه مرحله ایه ؟! ... کاش کاش کاش ... طور دیگه ای بود ...
ساعت 9 یه خیابون من تنها ... یه عالم فکر نم بارون چند تا رویا
آدما تصویر کوتاه تو خیابون ... یخ زده خاطره ها تو نگاشون
تو پیاده رو انگار تو رو می بینم ... چقدر شکل توئه بزار ببینم
رد شدی یا که هنوز همونجا هستی ... منو میبینی یا باز چشماتو بستی
زیر پامون ، خش خش برگای زرد ... مثل دوستیمون هوا خیلی سرد
« اما چه خوب بود »
یک کافی شاپ ، قهوه و تلخی حرفات ... چشماتو بغض منو سردی دستات
« اما چه خوب بود »
« اما چه خوب بود »
دلم یه جوری شد همون نگاه بود ... خاطرات ما دو تا همین جاها بود
انگاری چند سال پیش ، همین روزا بود ... فک کنم اون آخرین خاطره ها بود
خیلی دیره وقت فکر کردن ندارم ... نمیدونم چراباز یادم میارم
دوست دارم فکر نکنم اما نمیشه ... اون نگات دیگه ازم جدا نمیشه
زیر پامون ، خش خش برگای زرد ... مثل دوستیمون هوا خیلی سرد
« اما چه خوب بود »
یک کافی شاپ ، قهوه و تلخی حرفات ... چشماتو بغض منو سردی دستات
« اما چه خوب بود »
پ.ن پایان : هیچوقت جای من نباشین ...
نظرات 5 + ارسال نظر
دختری ازجنس باران سه‌شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 19:05 http://shirin032.blogfa.com

شاید جای تو بودن همچین چیز بدی هم نباشه،شاید از این موقعیت فعلی من یکی که خیلی بهتر باشه....

آرزو می کنم هیچ کسی اندوه نداشته باشه ...
شما چرا ؟!

خانوم گل پنج‌شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 09:56 http://khanomgol83.blogfa.com

پیرو متن قبلیت....نه درس میگی...
چکار عجیب و مسخره ای.....

چقدر ای کاش..... منم دلم پر ای کاشـــــــــــــــــــــــــه

شما هم اگر کسی رو ندارید ... اون ای کاش ها رو توی تارنگارتون ( وبلاگ ) بیان کنین ...

دختری ازجنس باران جمعه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 19:33 http://shirin032.blogfa.com

ائین جان دل همه ما ها پرازغصه ست ،هرکسی به یه نوعی

اون بی شک :)
دست می گید ...
شما چگونه این ؟!

دختری ازجنس باران چهارشنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 18:20 http://shirin032.blogfa.com

اره خب فکر نکنم دختری پیداشه که از فیلم اکشن خوشش بیاد،منم زیاد دوست ندارم،ولی اونی که بهم معرفی کردی حتما خوبه که معرفیش کردی دیگه،مرسی ایین جونم

خواهش می شود ...

آتـآ سه‌شنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 00:06 http://false-bat.blogfa.com

300 !

سی ، صد !

عدد ِ بزرگیـــــه!خیلیــــ

بزرگ مث سه سال خودتُ نوشتن!

مث اوضاع سختی که به صبر ِ اجباریت نیشخند میزنه!

مث همـــه ی اون واژه های بعد ِ "اَمّا" ها!

مث حس ِ خوبی که صدای دیدی دیدینگِ یه همراه ِ همیشگی میده!

مث یه حس ِ ناب ِ گیجــِت کن که پُر از کاش میکنه تو رو!

سی ، صد !

عدد ِ بزرگیه!

امیدوارم همه ی دلتنگیات توو حجم ِ بزرگ ِ همین عدد حل شه!


+ هیچـــوقت اینی که هستی نمونی!

دلتنگیای آدم بزرگا خیلی بیشتر از اونیه که بعضی وقت ها بشه درکش کرد !
کاش اندازه ی تو بودم هنوزم !
وقتی هم سن و سال تو بودم هیچ غمی نداشتم جز اینکه بدونم فردا چطوریه ...
آتا قدر لحظه هات رو بدون ؛ تا می تونی از این لحظه ها استفاده کن چون آدم بزرگا هر چی بزرگتر می شن ، بیشتر ناراحت و غصه دار می شن ...

خوش به حالت که خودت کوچیکی اما دلت اندازه ی دریاست ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد