شاهزاده رویاها ...

واقعیتی به نام شاهزاده رویاها ...

داستان از کودکی و نونهالی شروع می شه ...

از قصه های مامان بزرگ و بابا بزرگ که برای ما رویا سازی می کرد و توی ذهن ما انسانی رو می ساخت به نام شاهزاده رویاها ...

شاید بابا بزرگ و مامان بزرگ های ما حواسشون به این نبود که این داستان های کودکانه ، ملکه ی ذهن ما بشه و در آینده ای نچندان دور برای ما بشه آرزوئی که باید بدستش بیاریم ...

خلاصه سال ها می گذره و ما بزرگ و بزرگ و بزرگ تر می شیم و هنوز هم دنبال شاهزاده رویاها می گردیم ! بعضی هامون دنبال یه شاهزاده مو طلائی ، بسیار زیبا با چشم های درشت و برق نگاهی که جذبمون کنه ،با پوست سپید که وقتی توی آفتاب قدم بر می داره خورشید به زیبائی اون حسرت بخوره و بعضی های دیگمون به دنبال یه شاهزاده مو مشکی ، هیکل ورزیده و  قد بلند با نگاهی مردانه و خیلی خوشتیپ ...

با این آرزو از کودکی روانه جوانی می شیم و توی این سال ها با انسان هائی آشنا می شیم که انگار شاهزاده رویاهای ما هستن ... اما اونا شبیه شاهزاده رویاها نیستن و ما فقط دنبال شاهزاده ی رویاهامون می گردیم ...

خیلیا اشتباه می کنن و دل به افرادی می بندن که شاید شاهزاده رویاها باشه ... اما اون با شاهزاده رویاها فرق می کنه ... پس اشتباه کردن و تاوان سختی پس می دن چون دنبال شاهزاده رویاها می گشتن ...

بعضی ها واقعیت زندگی رو متوجه می شن و می فهمن ؛ شاهزاده رویاها اون کسی نیست که توی داستانای مادر بزرگ شنیده بودن . شاهزاده رویاها اون شاهزاده مو مشکی خوشتیپ یا مو طلائیِ چشم درشتِ زیباتر از خورشید نیست ...

خیلی ها هم از اینکه وقتی می بینن اون شاهزاده رویاها رو ندیدن به زمین و زمان شاکی می شن که چرا شاهزاده خودشون رو پیدا نمی کنن ؛ نکنه شاهزاده ای برای اون ها نیست و وجود نداره ... خودشون رو بد می خونن و می گن نکنه ارزشش رو ندارن ...

ولی شاهزاده رویاها وجود داره ... ؛ اون همون شاهزاده ایه که شما دنبالش می گشتین ولی خوب چشماتون رو باز نکردین ...

شاهزاده رویاها اون کسی نیست که توی داستان هاست ! شاهزاده ای که دنبالش هستین همون انسان شاید ساده ای باشه که یه روز وارد زندگیتون شد ... ولی شما اون خوب ندیدین و از دستش دادین و دنبال شاهزاده ی خیالی گشتین ...

شاهزاده رویاها هست ولی به چشم شما ... به نگاه شما ... شما خودتون شاهزاده رویاهای خودتون رو می سازین ... شما می تونین به کسی که توی زندگیتونه لقب شاهزاده رو بدید و تا اخر عمر با اون توی خوشی و خوشبختی زندگی کنین ...

دنبال کی هستین ؟! دنبال چی هستین ؟! اگر اقعاً دنبال شاهزاده ی خودتون هستین چرا دست دست می کنین ؟ شاهزاده اون کسیه که شما به اون لقب شاهزاده رو می دید ... اما اشتباه می کنین و شاید اون کسی رو که شما رو دوست داره رو رد می کنین که شاید شاهزاده شما کسی دیگه باشه اما ...

انسان ساده ای هستی ؛ ساده می بینی و ساده فکر می کنی . دنبال شاهزاده نیستی اما شاهزاده رو برای خودت می سازی ! شاید انسانی ساده رو اینطوری برای خودت تعریفش می کنی : چشم های زیبا و درشت ، مو های آبشاری و نرم و خوش بو ، دست های زیبای آرامش بخش ، پوست سپید و زیبا که خورشید به زیبائیش حسودیش می شه ...

آره من خودم شاهزاده رویاهامو ساختم و اون رو از همه بالا تر می دونستم ! شاید به چشم بعضی تک و یکتا نبود ، شاید اونقدر زیبا و دهن پُر کن نبود ، شاید پوستش اونقدر سپید و زیبا نبود که خورشید به زیبائیش حسودیش بشه ، شاید و شاید و خیلی شاید های دیگه ... اما اون برای من شاهزاده رویاهام بود ! شاهزاده ای بود که من برای خودم ساخته بود ...

نمی گم کور کورانه شخصی رو شاهزاده کنین که بعد بفهمین اون اصلاً نبود ؛ اما حرفم اینه کسی رو که از انسانیتش مطمئن شدین و دیدین آدمیت سرش می شه ... اون واقعاً شاید شاهزاده ی شما باشه ... اگر تنهائید و تنها موندید شکایت از کسی نکنین و به خودتون نگاه کنین که چطور به انسان های اطرافتون نگاه کردین ...

اینا رو برای این گفتم که بدونین شاهزاده رویاها اون کسیه که شما می سازینش و واقعاً کسی نیست که یه روزی قراره مث داستان های مامان بزرگ و بابا بزرگمون واسمون بیاد ! شاهزاده رویاها ، شاید همون انسان ساده ای باشه که می شناسیمش ولی درست بهش نگاه نمی کنیم و حتی شاید اون رو به حساب نمیاریم ... بیشتر توجه کنیم ...