خودنویـــ ـــ ـــس

دست نوشته های خودم

خودنویـــ ـــ ـــس

دست نوشته های خودم

واسه تو ...

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

سکوتتو بشکن ...

با کدوم خاطره درگیر شده ... که دل جوون تو پیر شده

خنده از روی لبات پر کشیده ... تو چشات دنیا به آخر رسیده

بگو این بغض کدوم خیانته ... بغضی که یه بغض بی نهایته

بگو این سوز کدوم آتیشه ... که سوزونده دلتو از ریشه

سکوتتو بشکن ... خیلی دلم خونه

بذار دوباره صدات ... بپیچیته تو خونه

من از سکوت تو با این خونه بیزارم ... صدام بزن خیلی صداتو دوست دارم

با سکوتت داری آبم می کنی ... چرا اینجوری عذابم می کنی

خونه دلگیره صداتو کم داره ... تو و دیوونگیاتو کم داره

سکوتتو بشکن ... خیلی دلم خونه

بذار دوباره صدات ... بپیچیته تو خونه

من از سکوت تو با این خونه بیزارم ... صدام بزن خیلی صداتو دوست دارم

پ.ن : ببخشید ؛ نمی دونین چقدر نیاز دارم آغوش کسی که می خوامش باشه ...

تو یه روز می ری ...

من قراره تو رو از دست بدم ... نگو بی قراریاش مال توِ

چرا مثل تو دلم آروم نیس ... اگه حال من مثه حال تو

چرا مثل تو نفس نمی کشم ؟ ... چرا نا امیدم از آینده ؟

گریه می کنم ولی میدونم ... زندگی داره بهم می خنده

تو یه روز میری و من می بینم ... با همین چشمای ناباور خیس

کاری از دست کسی بر نمیاد ... داری میری ولی این راهش نیس

داری میری ولی این راهش نیس ... منُ جا نزار تو این تنهایی

یه نفر تو همه ی دنیا هست ... که تو واسش همه دنیایی

من به خاطر تو نا آرومم ... این همه خاطره دارم با تو

مثل آخرین شب زندگیه ... شب آخرین قرارم با تو

تو یه روز می ری و من می بینم ... با همین چشمای ناباور خیس

کاری از دست کسی بر نمیاد ... داری میری ولی این راهش نیس

تو یه روز می ری و من می بینم ... با همین چشمای ناباور خیس

توئی تنها کسی که می دونه ... هیچکی اندازه من تنها نیست

از چی بگم ...

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.